بازگشت به صفحه اصلی دایرکتوری حقوق
صفحه اصلی
»
»
تکلیف بازپرس به انجام تحقیقات در صورت عدم شناسایی متهم
تکلیف بازپرس به انجام تحقیقات در صورت عدم شناسایی متهم
هرچند مطابق ماده ۱۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری بازپرس نمیتواند صرفاً به عذر آنکه متهم قابل شناسایی نیست تحقیقات خود را متوقف کند، لیکن وفق ماده ۲۶۵ همان قانون، صدور قرار منع تعقیب به لحاظ عدم تحقق ارکان و عناصر بزه (جرم نبودن عمل ارتکابی) موجه خواهد بود.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده:
حسب محتویات پرونده، اقای ب. ب. به وکالت از فرجام خواه اقای م. ب. طی شکواییهای اعلام نموده، در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲ ساعت یک تا دو بامداد، شخصی با یک قبضه قداره به ساختمان هشت واحدهای که موکل در واحد سوم ان ساختمان مستقر است، مراجعه داشته و زنگ تمامی واحدها را به صدا در اورده و با قدرت نمایی بوسیله قداره اقدام به تهدید و فحاشی کرده و با قداره مبادرت به تخریب زنگ ایفون نموده است. یکی از ساکنین ساختمان از طریق ایفون تصویری فیلمی از اقدامات مخربانه تهیه کرده که ارعابی و سلب امنیتی است، خاطرنشان میشود. یک روز قبل، اشخاصی که همراه اقای ش. ق. بوده اند نسبت به تهدید موکل اقدام کرده اند. وی در ادامه شکواییه بیان نموده اگر چه هویت مشتکی عنه نامعلوم است. اما تصاویر از وی وجود دارد؛ و از طریق دوربینهای مدار بسته نیز قابل ردگیری میباشند. در اخر تقاضای رسیدگی، صدور جلب به اتهام محاربه را نموده است. اقای وکیل مدافع در مورخهی ۱۴۰۰/۱۱/۷ در مرجع قضایی حاضر و به وکالت از موکلش از شخص ناشناس به اتهام محاربه شکایت کرده و نزد بازپرس شعبه *همان مطالبی که در شکواییه بیان شده را تکرار نموده است. در مورخهی ۱۴۰۰/۱۲/۲۲ از شاکی اقای م. ب. تحقیق شده که وی پاسخ را به وکیل مدافع خود محول ساخته و ایشان نیز همان مسایل و موارد قبلی را تکرار کرده و گفته است. موکل به اقای ش. ق؛ و برادرزادهایش ظنین میباشد؛ و شماره تلفنهای اقایان ش. ق؛ و ح. ق. را ارائه کرده است. با دستور مقام قضایی، اقای ش. ق. در مرجع انتظامی مورد تحقیق واقع شده و گفته است، بنده هیچ اختلافی با م. ب. نداشته و ندارم؛ و تهدیدی هم از سوی صورت نگرفته است. ضمنا من جلوی درب منزل اقای ب. نرفته ام و دلیلی هم ندارد؛ که با ایشان اختلاف داشته باشم و درگیری هم با او نداشته ام. در تاریخ ۱۴۰۰/۱۲/۱۱ مامورین به محل وقوع بزه مراجعه تا تحقیقات محلی داشته باشند. تحقیقات محلی حاکی است، فردی ناشناس با یک قبضه سلاح سرد از نوع قمه به درب منزل شاکی اقای م. ب. مراجعه و شروع به عربده کشی و فحاشی و اقدام به تخریب ایفون درب منزل نموده و شخصی که این کار را کرده ناشناس بوده و علت این اقدامش نیز معلوم نمیباشد؛ و مهاجم در تهدیدات و فحاشیها شخص خاصی را مورد خطاب قرار نداده و اسم شخصی را هم نیاورده است. فیلم دروبینها بازبینی شده که فیلم از دوربین گوشی همراه و از طریق ایفون است؛ که فرد ناشناس با نشان دادن قمه و تهدید با ان سلاح مشاهده شده است؛ و با قمه ضرباتی را به زنگ ایفون وارد کرده و تخریب نموده است؛ و فرد نشناس در این فیلم قابل شناسایی نمیباشد. پس از انجام تحقیقات توسط پلیس، پرونده با گزارش مقدماتی مرجع انتظامی به دادسرا ارسال شده است. برابر دادنامه شماره ۲۹۲۶مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۱۴ اقای ش. ق؛ که شوهر خواهر شاکی میباشد. به اتهام ارتباط نامشروع با خانم ا. ا. به تحمل یکصد ضربه شلاق حدی محکوم و هر یک از نامبردگان را در خصوص زنای محصن و محصنه تبریه گردیده اند و متهم ردیف اول به مدت ۲ سال اقامت اجباری و ردیف دوم نیز به منع اقامت در به مدت یک سال به عنوان مجازات تکمیلی محکومیت یافته اند. پیامکهای تهدید امیز از شرکت مخابرات و از داخل گوشی استخراج و ضم پرونده شده است. مجددا بنا به دستور مقام قضایی، تحقیقات محلی انجام شده که اهالی و همسایگان اعلام کرده اند، اطلاعاتی از مهاجم از این طریق بدست نیامد و هیچیک ازاهالی به طور عینی شاهد هجوم و تخریب توسط متهم نبوده اند و اطلاعات از هویت و مشخصات متهم متواری در اختیار ندارند. همچنین از طریق تصاویر تحصیل شده از متهم جهت شناسایی وی اقدام که با توجه به کیفیت نامناسب و کامل نبودن تصویر چهره متهم شناسایی وی از این طریق نیز ممکن نگردیده است. سپس بازپرس محترم با اعلام ختم تحقیقات در تاریخ ۱۴۰۱/۲/۱۱به شرح مفاد صفحات ۳۹ و ۴۰ پرونده در خصوص موضوع مطروحه بنا به فقد ادله کافی برای احراز و انتساب جرم قرار منع تعقیب صادر کرده که مورد موافقت دادیار محترم اظهار نظر قرار گرفته است. پس از صدور قرار فوق الذکر اقای ب. ب. به وکالت از اقای م. ب. طی لایحهای به شرح مفاد صفحات ۵۱ و ۵۲ به قرار صادره اعتراض نموده که موضوع در شعبه مورد رسیدگی و طی دادنامه شماره ۲۸۸۴ مورخ ۱۴۰۱/۶/۲۹ بلحاظ اینکه ایراد و اشکالی به قرار صادره وارد نبوده، دادگاه به استناد مواد ۲۷۰ و ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن رد اعتراض نامبرده، قرار صادره را عینا تایید کرده و در مهلت قانونی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور اعلام نموده است. سپس وکیل مدافع یاد شده از سوی موکلش لایحهای به طرفیت خواندگان ح. ق؛ و ش. ق؛ که مفاد ان به هنگام شور از سوی هیات شعبه قرائت خواهد شد (ص۱۱۶، ۱۱۷) تسلیم کرده و تقاضای فرجامخواهی نسبت به دادنامه صادره از دادگاه کیفری ۲ (شعبه ارسال شده و پس از ثبت در دفتر دیوان، پرونده متشکله جهت رسیدگی و اتخاذ تصمیم به این شعبه ارجاع شده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ق. م. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای م. پ. دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اینکه: الف) بیان اجمالی موضوع پرونده و دادنامه فرجام خواسته: فرجام خواه طی شکواییهای اعلام نموده که در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲ حدود ساعت ۱ تا ۲ بامداد شخص ناشناسی با در دست داشتن یک قمه به محل سکونت وی امده و با زدن زنگ واحدهای مختلف و قدرت نمایی با قمه، تهدید و فحاشی کرده و ایفون را تخریب کرده و یکی از همسایگان، با موبایل از طریق صفحه ایفون فیلم او را گرفته است. اما قادر به شناسایی او نیست، و تنها کسی که شاکی به او مظنون است. شوهر خواهرش (ش. ق.) بوده که چندی قبل با شکایت خواهرش علیه او مبنی بر زنای محصنه، توسط دادگاه محکومیت یافته است، اما شخصی مورد نظر که اقدام به قمه کشی مقابل ایفون کرده، ایشان نبوده و چه بسا با ایشان مرتبط باشد؛ و به هر حال بدلیل ایجاد رعب و وحشت و تهدید و تخریب از شخص ناشناس که پس از ان اقدامات، محل را ترک کرده، شکایت دارد. تحقیقات انجام شده توسط پلیس امنیت عمومی شهرقدس برای شناسایی متهم نتیجهای نداشته و شاکی نیز از شخص خاصی شکایت نداشته است؛ لذا شعبه طی قرار نهایی صادره مورخ ۱۴۰۱/۲/۱۱ با این استدلال که علاوه بر اینکه متهم قابل شناسایی نیست، عناصر و ارکان بزه موضوع شکایت تحقق نیافته، لذا ادله کافی برای احراز و انتساب جرم وجود ندارد. قرار منع تعقیب صادر نموده است، و قرار صادره مورد اعتراض شاکی قرار گرفته، اما بموجب رای مورخ ۱۴۰۱/۶/۲۹ شعبه اعتراض وی رد شده و قرار معترض عنه تایید گردیده است، سپس رای مذکور مورد فرجام خواهی به شرح فوق واقع شده است، ب) اظهار نظر در مورد دادنامه فرجام خواسته: هر چند مطابق ماده ۱۰۴
قانون آیین دادرسی کیفری
بازپرس نمیتواند به عذر انکه متهم قابل شناسایی نیست تحقیقات خود را متوقف کند، لیکن از انجا که صدور قرار منع تعقیب مورد اعتراض صرفا به این جهت نبوده بلکه به لحاظ عدم تحقق ارکان و عناصر بزه محاربه در مقام بوده است؛ و از این جهت دادنامه فرجام خواسته منطبق بر موازین قانونی بوده و فرجام خواهی وارده متکی به دلایل موجهی نیست، لذا دادنامه مزبور به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری شایسته ابرام است. مشاوره نموده چنین رای میدهد:
رای شعبه
باتوجه به محتویات پرونده، فرجام خواهی اقای م. ب. فرزند س. ا. با وکالت اقای ب. ب. نسبت به دادنامه شماره ۲۸۸۴ مورخ ۱۴۰/۶/۲۹ صادره از شعبه ۲ شهرقدس نظر به اینکه از سوی شاکی دلیل و مدرکی دال بر اینکه مهاجم ناشناس چه کسی بوده و فیلم تهیه شده نیز چهره مهاجم را مشخص ننموده و دلیلی هم راجع به اینکه مهاجمین اقایان ش. ق؛ و ا. ق. بوده اند، اقامه و ارائه ننموده است، لذا با عنایت به مراتب، ضمن رد فرجام خواهی به عمل امده، دادنامه فرجام خواسته مستندابه مقررات شق الف ماده ۴۶۹
قانون آیین دادرسی کیفری
ابرام میگردد.
منبع:
میزان
«« بازگشت
تاریخ درج:
1403/09/05